top of page

بادغیس و غور کارگران بیگار

بادغیس و غور کارگران بیگار شیرزاد ------------- ولایت های بادغیس و غور در حوزه غرب کشور بیشترین هزاره های سنی با تعلق به هویت فرهنگی تاجیک (نه تاجیک از نگاه نژادی)و گرایش به حزب جمعیت اسلامی را در خود جا داده اند که از شاخه های مختلف مانند : مامکه، جمشیدی ووو.... تشکیل شده اند. از نگاه درجه بندی ولایات به درجه سوم تنزیل کرده اما دارای گذشته تاریخی ریشه دار هستند و سردارانی مانند شهید نیک‌محمدخان معلم و هزاران شهید، معلول ، بیوه را در خود پرورش دادند. میخواهم درد دلم را بنویسم .به یاد دارم، در محور موسسین و ریس کمیته فرهنگی شورای هزاره های اهل سنت افغانستان بار ها ، شب و روز با جوانان این دو ولا صحبت کردم و حتی به توهین و دشنام هم متوسل شدند، حرف های رکیک شنیدم که ما هزاره سنی نیستیم. امیدوارم حالا حرف های دوسال قبل مرا بهتر درک کنند و وضعیت مطلوب را از وضعیت موجود تفکیک بتوانتد، این روزها را برایشان پیش بینی میکردم. با حذف این دو ولا از پروژه های انکشافی و خاموشی سران ریاست اجراییه و حزب جمعیت بیشتر میدانند که در دوران جهاد مانند دیگر هزاره های اهل سنت حوزه شمال، سرباز و در دوره دموکراسی صندوق رای بیش برای چند تکه دار نبوده اند و نیستند. امیدوارم عبدالرحمن معلم زاده تاجیک با چهره هزارگی در ریاست اجراییه خجالت نکشد و با بحث و جدل هایی که با من داشت بتواند حالا همانها را با رهبرش عبدالله عبدالله در حمایت حداقل از زادگاهش بادغیس داشته باشد و برای حفظ پایگاه مردمی خود کمک بگیرد. ولایات دایکندی و بامیان معاون ریس جمهور و معاون ریس اجراییه و دهها وزیر و وکیل و روشنفکر دارند اما تازه رشد و نمو کرده ایم، شما حتی مانع حرکت ما شدید و از درون ما را به سان موریانه ای خوردید. ما مزدور و فرمانبردار کسی نبودیم ،من تا امروز به مردم مظلوم و ستمدیده کشورم مخصوصا هزاره های سنی پشت نکرده ام و در هر سنگری که ایستاده ام، قاطعانه موضع خود را حفظ و کرده ام زیرا پدرم مرا به گونه ای پرورش داده است که از کودکی با کارگری ، ترکاری فروشی، کشاورزی ووو... تا کارمند دولت اشنا کرده و همچنان زندگی را برایم مبارزه ای پایان ناپذیر تعریف کرده است و هرگز چشمم به جیب شخص یا اشخاصی نبوده است. اگر شما حرفهایم را بهتر درک می کردید و صداقت و دیانت ما را قوی باور میکردید، کمتر برچسب ها نثار میکردید، امروز تاجیک بدل و هزاره بدل نمی بودید، چطور حزب جمعیتی که شما خودتان را برایش تارومار می کنید، برای حضور و عدم‌حضور یک نفر یعنی والی بلخ، همه هویت تاجیک را با خطر پنداشته و دولت را به چالش کشانیده اما شما هزاران زن و مرد ، کودک و نوجوان ووو....دو ولایت را با آسمانها موکول میکنند.بدانید حزب جمعیت به سان ابزاری در بین چند نفر محدود برای رسیدن به قدرت و ثروت نفس میکشد . خواستم بدانید در ائتلاف نجات افغانستان ما دعوت شدیم ا ما مشروط بر پذیرش و رسمیت شماسی شورای ما از عطامحمد نور و دفاع از حقوق مردم مان در کشور ،وارد بازی میشدیم اما شروط ما نپذیرفتند، حالا که این روزها که عطا محمد نور در تنگنا قرار دارد و میداند ما از بزرگترین سهامداران شمال،غرب و مرکز در درون هویت فرهنگی تاجیک هستیم درخواست دیدار و گفتگو با شورا را داشته است و اینجاست که مقاومت جواب میدهد. بارها عطامحمد نور ، صالح ووو.... به همه گفته اند : با نسل جوان هزاره سنی هیچ درگیر نشوید و جدی نگیرید و اگر جدی بگیرید بزرگ میشوند ، خلاصه برادران تاجیک باید ما را بپذیرند، بخواهند یا نخواهند چون همیشه از ما تغذیه کرده اند ، از زحمات و اجساد ما برای رسیدن به هدف استفاده کرده اند و ما حرف حسابمان در ابتدا با این بزرگواران هست و بعد با دیگران. امیدوارم‌ یکدیگر و وضعیت را درک کنیم. 


bottom of page