top of page

شهید مزاری در یک مقایسه ای مستند! در 4 قسمت*******************************قسمت سوم : 96.11.25

شهید مزاری در یک مقایسه ای مستند! در 4 قسمت ******************************* قسمت سوم : 96.11.25

مهاتما گاندی در هند، که الگویی مارتین لوترکینگ میباشد نیز در مبارزات خود شیوه ای عدم خشونت و مدنی را در پیش گرفته و سرسختانه پیروان خود که اکثریت جمعیت کشور هند را تشکیل میدهند، از خشونت دور نگهمیدارد مبارزه ای گاندی نوعی از نافرمانی مدنی در برابر استعمار انگلیس بوده و در اولین اقدام خود برای تحریم اجناس انگلیس، با هزاران نفر مسیر 400 کیلومتری را پیاده طی مینماید! تا از رود خانه ی ( داندی) نمک تهیه کرده و مالیات نمک را بردارد و به مردم هند میفهماند که اجناس انگلیس را خریداری نکرده و خود به نشانه ای عدم وابستگی، برای لباس، نخ ریسی کرده و چرخ نخریسی را بعنوان نماد مبارزه و استقلال و خودکفایی در پرچم کنگره ای ملی هندوستان نقاشی مینماید، مبارزات مدنی گاندی بعنوان رهبر کنگره ملی سرانجام در سال 1947 به ثمر رسیده و استقلال کشور هند را بدست میاورد. و اما شهید مزاری، که بر خلاف مارتين لوترکینگ، در جامعه ای بسته و انکشاف نیافته ای مدنی قرار دارد و همچنین از اکثریت قومی و نژادی که ماندلا و گاندی برخوردار بوده اند، که مبارزه در چنین وضعیت نسبتا سهل میباشد، با اقلیت نژادی و مذهبی در مبارزه ای خود علیه ستم و بی عدالتی و انکار در دولت موقت پشاور، خواسته های محوری و استراتژیک خود را بصورت مشخص در چهار مورد مطرح نموده است 1 - تعدیل اداری بر اساس نفوس 2 - رسمیت یافتن مذهب جعفری. 3 - حضور در مرکز قدرت و تصمیم گیری. 4 - سهم گیری در پست های کلیدی. و شهید مزاری بصورت صلح امیز و بدون خشونت موارق فوق را از حاکمیت مطالبه نموده است و بر اساس همین اندیشه واژه ای صلح و مذاکره سازش وحدت ملی و بیزاری از جنگ، عدالت و برادری در گفتار شهید مزاری موج میزند ولی متاسفانه نه تنها قدرت بدستان به چنین مطالبات منطقی و مشروع وقعی نگذاشته، بلکه جنگ و خشونت و فشار همه جانبه را، بر مردم هزاره و حزب وحدت اسلامی و رهبری ان شهید مزاری نیز تحمیل نموده اند و شهید مزاری در سخت ترین شرائط همزمان در (چهار جبهه) خشونت و فشار، جنگ و نابرابری، قرارگرفته که به اختصار به ان اشاره می نمایم: 1 - تحمیل جنگ توسط شورای نظار و دولت اقای ربانی: با توجه به اینکه برادران تاجیک ما هم در طول تاریخ مثل هزاره ها از حاکمیت و قدرت اول محروم بوده و سلسله ای قومی درانی ها و احمد زايی ها بر سرنوشت مردم افغانستان حاکم بوده اند ولی متاسفانه در فرصتی که بعد از جهاد بدست اقوام محروم امده بود، برادران تاجیک ما هم پا را جای پای اخلاف درانی ها گذاشته و معاهده ای جبل السراج را که برای اولین بار همه ای اقوام براساس ان معاهده تصویر خود را درقدرت می دیدن، نادیده گرفته وبرای بدست گرفتن انحصار قدرت! جنگ را بر علیه حزب وحدت و هزاره ها تحمیل نموده و با تمام امکانات دولتی و اشغال نقطه های سوق الجیشی کابل، مناطق هزاره نشین را زیر اتش گرفته و ویرانی های بسیار زیادی را از جمله منطقه ای افشار بوجود اوردند و بسیاری از مردم بی گناه را نابود کرده و دارایی های شانران به غارت بردند! 2 - تحمیل جنگ توسط اتحاد اسلامی سیاف: در طول دوران جهاد، اکثریت برادران پشتون ما در قالب اتحاد هفت گانه ای پشاور، نظر چندان مثبتی به هزاره ها نداشته و چه بسا تعداد انها جمعیت شیعه و هزاره را در افغانستان دو الی سه درصد معرفی نموده و چنین ذهنیت را به کشور های کمک کننده ای خود داده و حتی مولوی خالص اقوام هزاره و سیکها و زنان را از حق رای محروم دانسته و در تشکیل حکومت موقت در پشاور، نام از احزاب شیعی نبرده و همه ای این قوم را نادیده گرفته بودند و بر بنیاد همین اندیشه حزب اتحاد سیاف قربتا الی الله جنگ را در کابل بر حزب وحدت و مردم ما تحمیل نموده و با شورای نظار در ضربه زدن و نابودی هزاره ها همدست شده است. 3 - تحمیل فشار توسط حزب حرکت اسلامی شاخه ي محسينی: تاریخ بصورت واضح و روشن گواهی میدهد که ایت الله محسینی پیش از بوجود امدن حزب وحدت، خواهان ایجاد وحدت گروه های شیعه بوده اما بعد از تائسیس حزب وحدت شیعی اقای محسینی با بهانه های سست وشرائط بی بنیاد وحدت گروه های شیعی را رد نموده و تا اخر بر موضع خود پافشاری کرده و در جهت درگیری هایی سیاسی و نظامی، در کنار شورای نظار و احمد شاه مسعود قرار گرفته و تا اخرین لحظه های جنگ دست از فشار بر علیه حزب وحدت و شهید مزاری بر نداشته اند. 4 - تحمیل فشار از درون حزب وحدت: در تاریخ نشان میدهد كه بدترین و خطرناکترین جنگها جنگ نرم درونی هست و چه بسا سهم شکست یک مبارزه در خیلی از کشور ها و انهم در اوج فشار بیرونی بیشتر از جنگ مستقیم و رو در رو هست حادثه ای 23 سنبله نوع از کودتای درون حزبی در جهت شکست رهبری شهید مزاری بوده که با هوشیاری و سرازیر شدن جمعیت سیل اسای مردم کابل جهت حمایت از رهبری شهید مزاری و محکوم نمودن عوامل، کودتا خنثی میگردد در اینکه عوامل این کار چه کسانی بوده اند و میخواستند که حزب وحدت و مردم را به کجا ادرس دهند و چه سرنوشت خفت بار را برای مردم در نظر داشته بودند بر اساس مصالح بماند تا در فرصت دیگر و تاریخ خود برای مردم و نسل اینده بازگو خواهم نمود. تصویر سران گروهای هفت گانه در پشاور زیر نظر پاکستان و عربها که حکومت موقت بدون حزب وحدت تشکیل داده بودند و در تصویر دیگر جنرال حمید گل رئیس ای اس ای پاکستان هم دیده می شود ادامه دارد. نويسنده : اقبال صادقي 


bottom of page