top of page

جايگاه ملى من كجاست؟

  • Writer: صميم غزنوى
    صميم غزنوى
  • Jan 6, 2018
  • 3 min read

نگارنده : بسم الله " ياورى "

چگونه به کشوری عشق بورزم؛ که هیچ یک از نماد های ملی آن متعلق به من نیست. دوصد وپنجاه سال است که با یک هویت تحمیلی زندگی نموده ایم. هویت که هیچ افتخار تاریخی در آن نیست. وجه تسمیه نام کشور ما چیست؟ مسخره است آه و فغان. سیاست مداران ما، در کنفرانس بن اشتباه تاریخی را انجام دادند، البته گیلایه نیست از آنها. چون در کنفرانس بن، عطش زدگان قدرت رفته بود. جنایت که فقط کشتن عوام نیست. وقتی فرهنگ وتاریخ نیاکان یک ملت جعل و سانسور شود، این بدترین نوع جنایت است. تیم فاشیستی ارگ تلاش می کند تا هویت یک اقلیت کوچک را بر یک اکثریت مطلق تحمیل کند. ما با برادران پشتون خود هیچ مشکل نداریم اما این سیاست مداران سلطه طلب هست که می خواهد این قوم را با تمام ملیت های ساکن در این کشور روبرو نماید. مسلمن بیشترین آسیب متوجه ملت پشتون است. فرجام این تحمیل ها، جنگ است. تمام اتباع خرابستان حق دارند که جایگاه ملی شان را در نماد های ملی دریابند. پس چگونه توقع داشته باشیم مردمان این سرزمین به این خراب شده عشق بورزد وباهیچ، شمالک کشور های اجنبی از جا نجنبد. پازل های ذیل را به عنوان یک راهکار، برای عبور از منجلاب فعلی مطرح می کنم. یک؛ تغییر نام کشور: برای تغییر نام کشور باید اول یک اجماع کلی شکل بگیرد، دارین اجماع بایستی روشنفکران وخبرگان تمام اقوام حضور داشته باشند، و روی نام جدید باهم گفتگو نموده وبعدن چند نام برگزیده شده به رفراندوم گذاشته شود، تا خود مردم اسم کشور خویش را انتخاب کند. مسلمن نام افغانستان زیبنده این کشور نیست. هرچند روز آه و فغان یگانه پدیده‌ای مرسوم این خراب آباد است. دوم؛ تغییر بیرق: بیرق سه رنگ ما که یکی دیگر از نماد های مهم ملی جامعه ما است باید یک رنگ شود، زیرا بخش سیاه آن حکایت گر جنایات جنگی عصر سلاطین پسا احمد شاه ابدالی درحق ملیت های ساکن در این کشور است. بخش سرخ آن متعلق به عصر جهاد و ویرانگری کشور است. اما بخش سبز آن نسبتن مفهوم خوب دارد. ولی باوجود این همه ، بیرق فعلی نمی تواند از زمان خراسان وآریانا نمایندگی کند. سوم؛ تغییر سرود ملی: هرچند در سرود ملی فعلی نام اکثریت اقوام ساکن دارین کشور ذکر شده است، اما محتوای آن خالی از هرنوع ظرافت شاعرانه و ملی گرایانه است. اگر قرار باشد در انتخاب زبان سرود ملی، بحث اکثریت واقلیت مطرح باشد، مسلمن فارسی زبان ها یک اکثریت مطلق است. وضمنن قدامت زبان فارسی بیشتر از پشتو است. و تمام افتخارات تاریخی وفرهنگی این کشور درتمام حوزه ها مدیون ادبیات فارسی است. چهارم؛ تغییر رتبه های علمی ونظامی: متاسفانه تفکر سلطه‌جویی در سالیان متمادی، توسط تیم حاکم، باعث شده تا ادبیات فارسی کلن در حاشیه قرار بگیرد. رتبه های علمی مثل پوهاند وموهاند ورتبه های نظامی مانند ساتن من وبریدمل طالب مل چه معنی داره؟ اگر تمام این اسامی تغییر نمی کند حداقل معادل فارسی آن و مساوی نمودن آن می تواند جرقه ای در حس وطندوستی مردم درحاشیه ایجاد کند. پنجم؛ تاسیس شورای بزرگان: این شورا باید نهاد های ملی را تقویت کند و اعضای آن بایست در حوزه های مختلف تخصص داشته باشد. مخصوصا درعرصه سیاست و روان شناسی. کاندیداتوری های ریاست جمهوری توسط این گروه باید مورد معاینه فکری، علمی وجسمی قرار گرفته و با صلاح دید این شورا به کمسیون انتخابات معرفی شود. تا هر لایعقل مثل غنی و قهرمان استایل مثل عبدالله، حاکم بر سرنوشت ملت نگردد. پ ن: اگر این همه موارد تحقق یابد نسل جدید و سرنوشت جدید، عشق دوباره به میهن سرازیر خواهد شد. وسلام - بسم الله "یاوری" جدی 1396 کابل. 


 
 
 

Comments


HV

  • facebook
  • twitter

©2004 by Hazara Voice. Proudly created with Wix.com

bottom of page