top of page

واکاوی جعبه سیاه !یا تحقیق وبررسی پیش زمینه ها وعوامل کشتار هزاره ها توسط عبدالرحمان

واکاوی جعبه سیاه ! یا تحقیق وبررسی پیش زمینه ها وعوامل کشتار هزاره ها توسط عبدالرحمان: -------------------------------------- قسمت آخر : 96.11.20 درسهای که از گذشته باید آموخت و راهکار های که در آینده باید پیمود: پس از بررسی مفصل و ریشه ای عوامل فاجعه ای دوران عبدالرحمان که منجر به شکست هزاره ها گردیده وضربات ان هنوزهم در مغز واستخان مردم ما دیده می شود ضرورت جدی دارد که ما درحال حاضرظرفیت وتوان رقیب خود را درست درک نموده وفهم دقیق ازاعقاب انها داشته باشیم ومیزان توانمندی وقدرت خودرا نیزدقیقا محاسبه کرده وطبق ان استراتژی وسیاست موفقی را درپیش گیریم باتاسف باید گفت که پشتونها همیشه جعبه ابزار خارجی ها بوده وهمان گونه که دردوران عبدالرحمان شانس توجه قدرتهای خارجی را باخود داشته بودند اکنون نیزهمان فورم با شکل گسترده اش امتداد یافته وقدرتهای خارجی که منافع خودرا درافغانستان جستجو می نمایند ازدروازه ای پشتونها وارد شده اند وتنها پشتونهارا بعنوان حافظ منافع خود ویا درخطرانداختن ان می بینند هزاره ها بعلتی اینکه درهردو جهت هم درجلب منفعت وهم درخطرانداختن منفعت خارجی ها تاکنون چندان تاثیر گزارنبوده و لذا مورد توجه قدرت های بیرونی واقع نمی شوند تنها فرصت طلایی که دردوران انقلاب وشکست ابرقدرت شوروی برای اقوام محروم وغیر پشتون پیش امده بود بخواطراینکه ظرفیت مدیرت ورهبری ان دراقوام غیرپشتون دیده نشد چنین فرصت طلایی نیزازدست این جماعت بیرون رفت وامیدی نیزدراینده وجود ندارد که چنین فرصت دوباره برگردد چون برای چندمین بارچنین خواسته ازمایش شده وجواب درست نداده است اخرین نمونه ای ان نشست سه ضلع قدرت شمال (اربیک تاجیک وهزاره) در ترکیه بوده است که بصورت عملی تبارز نیافت ودلخوشی به اینده درجهت خلق چنین توان درجهت رقابت های داخلی وایجاد تعادل قدرت ازاین دریچه ساده اندیشی به نظرمی رسدویا لااقل به این زودی مسیر نیست پس نباید رهبران هزاره مثل دوران عبدالرحمان بدون درک سیاست های منطقوی وقدرت های حامی حاکمیت شانس خودرا درتقبال نظامی ازمایش کنند چونکه نصف قوم پشتون درسنگرجنگی بسر برده ونصف دیگر شان تمام امکانات دولتی وپشتوانه ای خارجی را باخود دارند وجنگ درچنین صورت به هیچ عنوان منطقی ومعقول نمی باشد وراه کارهای که دربیرون رفت ازاین چالشها ممکن است باید سنجیده ودقیق تدوین شود وانچه که دراین رابطه به ذهن می اید وبعنوان راه کار مورد توجه قرارگیرد به شرح ذیل است: 1 – با کسب تجربه ازدوران حکومت عبدالرحمان بجای اختلاف وپراکندگی، وحدت نظردراموراساسی داشته وبا وحدت وهمدلی ویگ پارچگی مطالبات خودرا بصورت مستند ومنطقی از دولت داشته باشند 2 – باتوجه به اینکه دولت افغانستان کاملا وابسته به دول خارجی هست ومیزان امکانات وعرضه ای ان درقبال تقاضا برابری ندارد وازسوی ضمن مواجهه با مشکلات دیگرمورد هجوم نوگران خارجی می باشد زمان رسیدن به خواسته های خودرا طولانی مدت درنظر گرفته وبرای دست یابی به ان برنامه ریزی زمانبری را داشته باشند اصرار به اصلاحات زود هنگام خارج از ظرفیت دولت بوده وموجب ایجاد تنش وضرر جبران ناپذیر خواهد شد 3 – نگاه به اصل حکومت حمایت گرانه بوده ودر اندیشه ای نابودی ان نباشند چون درچنین شرائیط قطعا بدیل ان طالب وداعش خواهد بود وگزینه ای بهتر ازان درشرایئط فعلی نیز وجود ندارد . 4 – باتوجه به وجود قانون اساسی بخصوص مادهای 6 و22سعی شود که خواسته های خودرا بجای قومی ومنطقه ای بر اساس قانون اساسی وحقوق شهر وندی پوشش داده وباچنین شیوه ازتجرید وجزیره شدن خود پرهیز نموده وزمینه ای مشارکت ملی را درجهت خواسته های مشروع خود بوجود اورند . 5 – باتوجه به تولید ظرفیت نیروی انسانی که در زمان عبدالرحمان از ان بی بهره بوده اند واکنون در ابعاد مختلف ازچنین نیرو بهره مند شده اند طرح های بلند مدت در جهت رسیدن به قدرت از دروازه ای علم برتر واقتصاد بهتررا پی ریزی نموده وبا کمترین هزینه خودرا به جایگاه شایسته رسانند وچنین مسیر بدون شمشیر کشی وخون ریزی وایجاد دشمنی قابل اجرا وعملی خواهد بود چون درعلم برتر دیگران احساس نیازنموده ودر اقتصاد بهتر اشتراک درمنفعت بوجود امده وسبب دوستی وهمدلی با سایراقوام ورابطه ای خوب باحکومت خواهد شد. 6 – باتوجه به اینکه رقابت های سیاسی درافغانستان بجای تمرکزازحالت ضرب دری برخور دارهست ودرچنین شرائیط فرصت رقابت برای هزاره ها درمیدان سیاست بازبوده ومی تواند که با تشکیل حزب قدرتمند سیاسی ودارای معیار والزام اوروهمه شمول وارد مبارزات سیاسی درانتخابات شده ودرپارلمان با تیزهوشی سیاسی خود بصورت رسمی وقانونی منافع مردم خودرا بدست اورند وچنین مسیرتتها راه منطقی وجهان پسند می باشد انچه که مهم است تعیین شخصیت های علمی وتوانمند وقانون فهم است که هزاره ها درپارلمان بفرستند اگر به چنین مهم توجه نشود وافراد شایسته وارد پارلمان نگردد خود عملا انتحار درد ناک سیاسی هست که نباید گناه انرا به کسانی دیگر نسبت داد پس باید کسانی درپارلمان راه یابند که از توان تعامل بالا وقدرت قوی چانه زنی برخوردار باشند . 7 – سیستیم قانونی تعیین حکومت درافغانستان کاملا دموکراتیک بوده ورئیس جمهورازطریق انتخابات تعیین می شود هزاره ها بر خلاف دوران عبدالرحمان که حاکمیت قیبلوی وسلطنتی بوده است دستش در چانه زنی با محور های قدرت بازبوده ومی توانند که ازاین طریق مصالح مردم خودرا بدست اورند وخوشبختانه هزاره ها در چندین انتخابات میزان شرکتشان بسیاربالاو امید وارکننده بوده وتعیین گر بوده است وچنین حالت نشانگرشکوفایی استعداد بنیش سیاسی این مردم می باشد واوج اعمال قدرت هزاره ها که حاکمیت در پیش ان قد خم می نماید همین بانگ رای است بنا ا باید چنین فرصت غنیمت شمرده شود وارا به شکل بسیار بهتران مدریت شود. 8 - درشرائیط حاضر هیچ هزاره ای به ملت خود خیانت نمی کنند ممکن است درانتخاب سیاست خود اشتباه غیرعمدی داشته باشند وچنین کارخیانت نیست لذا هزاره ها باید هم پذیری وتوان گفت وگو را درخود نیرومند ساخته وازخود زنی واخلاف داخلی وخنثی کردن نیروهای خودی به شدت جلو گیری نمایند چون اگر به این مهم توجه نشود مطمئینان نه تنها گامی به پیش نرفته بلکه چندین گام به عقب خواهد امد لذا بدورازشعارباید کنارامدن وتحمل سخن همدیگررا تمرین نموده وخود را با چنین سلاح برنده مجهز نمایند اگر امکان وحدت نظر درامور جزئیه وجود نداشته باشد ضرر ندارد باید در جهت گیری کلی برای خود حد سرخ تعیین نموده وانرا نگه دارند . 9 – چالشهای خطرافرین طالبان وداعش را درقالب وتصمیم گیری دولت تا اخرین حد امکان باید حل نمود چون خارج ازان ممکن است بعلت هزاره وشیعه بودن استکاک خطرناکی بوجود اید ودشمنان منتظر نشسته ازان بهره جسته وبیشترین ضربه را به مردم ما وارد نمایند وباید بدانیم که شرائیط جهانی ومنطقوی در این جهت ازمیزان حساسیت بالای برخورداربوده وما تلاش نماییم که درمدیریت ان هوشیار باشیم تا دامنه ای تلفات ان دامن گیر قوم خاص نشود وبا حرکت کاملا ملی جنگ با طالب وداعش مدیریت شود. 10 – خوب است درچالشهای موجود افغانستان هزاره ها بجای دیگاه ی قومی به جامعه بصورت پیشگام وارد گفتمان نوین شده وبا دید گاه فرهنگی وتمدنی به جامعه ای افغانستان راه بیرون رفت ازمشکلات وچالش هارا مطرح نمایند وبدانند که نسل سوم ودانشگاهی ازهمه ای اقوام درحال پیدایش بوده وخریدارچنین گفتمان خواهند بود وبا چنین شیوه ای جهان پسند می شود که وحدت ملی را بوجود اورده وکشورعزیز خودرا ازچنگ دشمنان نجات داده وامنیت وابادی وتوسعه را بدست اورند . 11 – اخرین راهبرد که خود بهترین میانبردرجهت رسیدن به قدرت هست اهتمام ورزیدن به علم واقتصاد بوده وبا تدوین راه کارهای بالنده ظرفیت های انسانی خودرا دراین مورد مدیریت کرده وبا شناسایی نخبگان درهردو صنف درجهت شکوفایی استعداد انها برنامه ریزی نمایند وهمچنین با ایجاد مکاتب اموزش حرفه وشغل زمینه ای حضورجوانان را درامورتولیدی واشتغال زایی فراهم نمایند چنانچه عین تجربه ها در دو کشورمالزی وسنگاپوراعمال شده است وبا به ثمررسیدن چنین ارمانها یقینا مدینه ای فاضله راعینا تجربه خواهیم کرد در اینکه چه گونه دست رسی به علم واقتصاد داشته باشیم در فرصت دوم طرحی دراین رابطه خواهم داشت والسلام 96.11.20. نويسنده : اقبال صادقي 


bottom of page